صدایاب - سوسا وب تولز
متنهای زیبا...... - سلطان شادمهرعقیلی...احسان عطارتبادکان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/7/22 | 1:19 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان

مجم

sehsasi اسمس عاشقانه

اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد

اونو بدرقه راهت می کردم . . .
::
::

ای داد دوباره کار دل مشکل شد

نتوان ز حال دل غافل شد

عشقی که به چند خون دل حاصل شد

پامال سبکسران سنگین دل شد
::
::

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟

تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟

با آنکه ز ما یاد نکردی..

ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
::
::

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود

جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود

فردا که قیامت آشکارا گردد

هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود…
::
::

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس

تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس

با این همه حال و در چنین تنگدلی

جا کرده محبت تو چندان که مپرس…
::
::

شکر خدا نشد که عاشقت شوم

تقدیر این نبود که من لایقت شوم

یاد توا کنار دلم چال کرده ام

تا بیخیال تو و هق هق ات شوم
::
::
قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه
::
::
هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد
::
::
زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !
::
::
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری

ولی انگاه همین جا و همین دور و بری

ماه می تابد و انگار تویی می خندی

باد می آید و انگار تویی می گذری . . .
::
::
امروز رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم

هیچ ساعتی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت پیدا نکردم !
::
::
گاه برای ساختن باید ویران کرد ، گاه برای داشتن باید گذشت

و گاه در اوج تمنا باید نخواست . . .

روز محشر عاشقان را قیامت کار نیست / کار عشق جز تماشای وصال یار نیست . . .
::
::

وقتی خداحافظی میکنیم

چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

::
::
پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او
::
::
هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من
::
::

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

هندوانه کاشتیم اما کدو برداشتیم !
::
::

تنها یک راه به سوی بهشت وجود دارد که در زمین ، آن را عشق می نامند . . .
::
::
قرارمون این نبود ، قرار بود برای برقراری یکدیگر بکوشیم
::
::
آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد،
فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی . . .
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم

چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم

کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست

شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .
::
::
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . .
::
::

احساس تو چون طراوت باران است

بر زخم شکوفه های گل درمان است

هر وقت که در هوای تو می چرخم

انگار نفس کشیدنم آسان است . . .
::
::
من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم

فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم

تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام

ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .
::
::
من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !

::
::
قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها
::
::
بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !
::
::

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد

یا آن که گدایی محبت شده باشد

خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،

بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .
::
::
انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم

همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند

همانهایی که برای همه لبخند میزنند

همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند

و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .
::
::
این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !
::
::
خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود

تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .
::
::
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید

دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .
::
::
هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر

با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر

تکرار شو حوالی دستان خسته ام

شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .

::
::
فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت:

ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !

گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه

گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو !
::
::
تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم

یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .
::
::
قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم
::
::
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته

زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .
::
::
وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنن

اما گفتن اجازه صاحبش لازمه .

اجازه میدی !؟
::
::

باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد

باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد

(فروغ)
::
::
نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم

نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم

خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت

من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .

::
::

آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم

آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .
::
::
عاشقتم تو این دو روز خوب و بد / با من بمون ، باهات بمونم تا ابد . . .
::
::
مست عشقم مست شوقم مست دوست / مست معشوقی که دنیا دست اوست . . .
::
::
زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت

زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری هر که آمد

کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت

قاصدک این کولی خانه بدوش روزگار

کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . .
::
::
نه برای بی قراری ، حالا که از من دوری بدجوری بی قرارتم . . .
::
::

دعا میکنم غرق باران شوی / چو بوی خوش یاس و ریحان شوی

دعا میکنم در زمستان عشق / بهاری ترین فصل ایمان شوی . . .
::
::
زندگی سخت است تو آسان بگیر

زندگی درد است تو درمان بگیر

زندگی مار است تو جانش بگیر

زندگی جام است تو کامش بگیر . . .




  • paper | پرشین بلاگ | ایران بلاگ