صدایاب - سوسا وب تولز
سلطان شادمهرعقیلی...احسان عطارتبادکان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 93/8/19 | 9:34 صبح | نویسنده : احسان عطارتبادکان




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/8/18 | 10:26 صبح | نویسنده : احسان عطارتبادکان

عکس‌های منتشر شده نشان می دهد رونالدو زمانی که همبازی‌هایش برای گرفتن عکس تیمی در مقابل دوربین‌های عکاسان قرار می گیرد ترجیح می دهد در کنار بنزما و لوکا مودریچ قرار بگیرد و پاشنهای پا را در بالاترین ارتفاع قرار دهد تا بلندتر از حد معمول دیده شود.

 

این حرکت رونالدو از نگاه تیز بین دوربین‌های تلویزیونی پنهان نماند و یورو اسپورت با مورد توجه قرار دادن حالت ایستادن رونالدو این موضوع را به سوژه روز فوتبال اسپانیا مبدل کرد.

 

* هر بازی یک مدل کفش

رونالدو در هر بازی یک مدل کفش با رنگ های متفاوت را به پا می کند و در بیشتر مواقع از ایستادن در کنار بازیکنانی که قد بلندتری نسبت به وی دارند پرهیز می کند و به همین خاطر است که معمولا او را در کنار بنزما و مودریچ مشاهده می کنیم.

 

* واکنش رسانه‌ها به حساسیت رونالدو نسبت به قدش

بعد از انتشار عکس‌های مربوط به نوع ایستادن رونالدو در رسانه‌ها عده‌‌ای زیادی از چهره‌های معرف و هوادران و حتی منتقدان وی با نوشتن مطالبی در صفحه‌های اجتمایی رونالدو را به تمسخر گرفتند.

 

در نظرات کابران اینترنتی پیام‌های متفاوتی دیده می شود که در اینجا به یکی از آنها اشاره می کنیم.

 

خیلی خنده دار است که فردی مثل رونالدو با این همه ثروت و شهرت و طرفدار احساس بدی نسبت به قدش دارد.

 

 

 

 




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/8/17 | 12:25 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/8/11 | 10:40 صبح | نویسنده : احسان عطارتبادکان

پرسش :

 تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟

 

 

پاسخ :

 عاشورا از ریشة عشر به معنای ده و دهم و تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم است .

این لفظ فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.

به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد، این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی بهره مند شد.

ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» .(1)

همین مطلب را طریحی در «مجمع البحرین» گفته است. (2)

البته پیش از واقعه کربلا ، هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی(ع) شهادت امام حسین(ع) را در کربلا پیشگویی کرده بودند. امام حسین(ع) نیز شهادت خود را پیشگویی کرده، به برخی از پیامبران پیشین نیز شهادت آن حضرت وحی شده بود. (3).

پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی(ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند . از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت.

امام صادق(ع) فرمود: و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛(4) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.

روز نهم محرّم، تاسوعای سال 61 هجری امام حسین و یارانش در محاصرة نیروهای دشمن بودند. در این روز دشمن آب را به روی اهل بیت امام حسین(ع) و یاران او بسته بود.

این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبت‌بار برای خاندان پیامبر بود،به عنوان تاسوعای حسینی، مورد توجه شیعیان قرار گرفت.

امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد».(5)

در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند. به تدریج دشمنان درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند، در حالی که آن روز، روز غم و اندوه و مصیبت است. روزی است که بهترین انسان را کشتند، جگر رسول خدا را پاره کردند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت بردند، آیا این روز میتواند روز مبارکی باشد؟!

امام صادق(ع) در همین‌ باره می‌فرماید: بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین کشته شد و به سپاهیان (بنی‌امیه) آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را‌ عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود، روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تاکنون ادامه دارد، که ریشه آن از خاندان ابوسفیان است. در این روز، مردم روزه می‌گیرند و با شادی، با خویشان و بستگان خود،‌رفتار می‌کنند.(6) از این رو در زیارت عاشورا آمده است:

«اللّهم ان هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد».(7)

از جمله روایتی که در متون روایی و تاریخی راه یافته آن است که گفته اند: علت نامگذارى روز دهم محرّم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد گرامیداشت الهى قرار گرفته اند.(8) ، در حالی که این سخن صحیح نیست . ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود. (9)

شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساخته‏اند و حتی دعائی هم درباره آن درست کرده‏اند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساخته‏اند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.

شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشته‏اند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10).

حضرت امام رضا(ع) می‌فرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11)




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/8/11 | 10:30 صبح | نویسنده : احسان عطارتبادکان
 فرهنگ خون‌خواهی در میان همه اقوام و ملل جهان از جمله عرب‌ها بوده است. در میان اعراب رسم بر این بوده کسی که خونش به ناحق و مظلومانه بر زمین ریخته می‌شد و انتقام آن به نحو شایسته‌ای گرفته نمی‌شد پرچم سرخی بر مزار او می‌گذاشتند. پرچم سرخ افراشته شده بر گنبد امام حسین (ع) نیز از همین باب می‌باشد.

در زیارتی که امام صادق (ع) به «عَطِیّه» آموخت آمده است: «شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا می‌ماند که جز با انتقام‌گیری و خونخواهی اولیا خدا، تقاص نخواهد شد». (ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج98، ص148 و 168). از همین روی است که امام حسین علیه السلام را ثارالله یعنی خون خدا می‌نامند و خونخواهانش را لثارات می‌نامند.

پس پرچم امام حسین علیه السلام هم به رنگ سرخ است تا نشان دهنده این موضوع باشد که منتقم خون آن بزرگوار خود خداوند تبارک وتعالی است و خون آن بزرگوار هرگز فراموش و پایمال نخواهد شد.

از طرف دیگر این رنگ بیدار کننده همه عاشقان و دلباختگان آن حضرت می‌باشد که بدانند که امامشان چگونه و با چه مظلومیتی به شهادت رسیده و همانند آن حضرت همیشه آماده جانفشانی در راه خدا باشند.

این پرچم زیبای امام حسین علیه السلام به رنگ سرخ است تا به من و شما و اهالی دنیا بفهماند که از روز تاسوعا که پرچم سرخ را بر فراز چادر حسین بن علی علیه السلام برافراشتند تاکنون همچنان جنگ با کفار و قاتلین آن حضرت ادامه دارد و این امر تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که منتقم خون آن بزرگوار است ادامه خواهد داشت.

از این‌روست که در فرازهای آخر دعای ندبه می‌خوانیم: «این الطالب بدم المقتول بکربلا»؛ کجاست طلب کننده خون کشته کربلا؟ امام زمان شخصاً طالب خون بناحق ریخته جد مظلومش حسین بن علی علیه السلام است و تا قیام ایشان همچنان پرچم خونخواهی مظلوم کربلا به دست با کفایت ایشان است، امید است که انشاء الله ما هم جزو سربازان آن بزرگوار در زمان ظهورش باشیم تا از منتقمان خون سیدالشهداء قرارگیریم.




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/8/10 | 12:35 صبح | نویسنده : احسان عطارتبادکان

پیکان 0 ـ پرسپولیس 1؛ گزارش تصویری

 

شاگردان حمید درخشان با تک گل محمد نوری پیکان را شکست دادند.

























تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/8/9 | 11:37 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان




تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/8/9 | 8:50 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان



تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/8/9 | 8:43 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان



تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/8/8 | 9:46 عصر | نویسنده : احسان عطارتبادکان
 دو هفته‌ای است که از 4 مورد مشکوک اسیدپاشی سریالی به روی هموطنان اصفهانی می گذرد، نهادها و دستگاه های قضایی و امنیتی کشور بر دستگیری و مجازات عاملان این جنایت تاکید دارند، و شخص رئیس جمهور هم قول داده با عاملان این جنایت برخورد شدید شود.


هیچ شک و تردیدی در غیرانسانی بودن و جنایت آمیز بودن این پدیده شوم وجود ندارد و همگان آن را محکوم می کنند، اما آنچه که در این روزها شاهد آنیم سوءاستفاده دشمنان خارجی نظام جمهوری اسلامی و اذناب و دنباله های داخلی آنها از این ماجرا است.

پس از انتشار خبر اسیدپاشی در اصفهان، بوق های تبلیغاتی بیگانه به صدا در آمدند، رسانه های معاند و تحلیلگران آنها دایه مهربانتر از مادر شدند و از جفایی که در حق بانوان ایران می شود دم زدند و "قلمفرسایی" کردند.


در همان ابتدا گروهی از رسانه ها مانند بی‌بی‌سی و صدای امریکا و خبرگزاری فرانسه با هدفی خاص یک قشر معین( یعنی زنان بد حجاب) را قربانی اسیدپاشی معرفی کردند و تلاش کردند مسئولیت این اقدام غیرانسانی را متوجه گروه های مذهبی کنند و در راستای مبارزه با بی حجابی نشان دهند.

حتی "سامانتا پاور" نماینده امریکا در سازمان ملل هم وارد گود شد و با ژستی انسان‌دوستانه که فتنه گری در آن موج می‌زد در محکومیت اسیدپاشی پیامی منتشر کرد. وی در این پیام نوشته است: "ایالات متحده حملات غیرانسانی اسیدی را که بنا بر گزارش‌ها به دلیل عدم داشتن حجاب علیه زنان در ایران صورت گرفته، به شدت محکوم می‌کند. از دولت می‌خواهیم عاملان را شناسایی و تحت تعقیب قرار دهد". اما وجود یک بانوی محجبه از خانواده معظم شهدا در بین قربانیان اسیدپاشی نقشه آنها را نقش بر آب کرد.

"بوق‌های تبلیغاتی" که تیرشان به سنگ خورده بود این بار کوشیدند تا فضای ایران بخصوص شهر اصفهان را ملتهب و پر از وحشت نشان دهند که در آن کسی جرات حضور در خیابان را ندارند و متاسفانه در این میان کاربران شبکه های اجتماعی نیز آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریختند.

روزنامه‌ها و نشریات بیگانه از عربی گرفته تا غربی هریک سعی کردند از دید خود به ماجرا نگاه کنند و آن را تفسیر نمایند. روزنامه و نشریه هایی مانند گاردین، الجزیره، العربیه، نیویورک تایمز، تایم و دیلی میل ... به پوشش جانبدارانه اسیدپاشی در ایران پرداختند، به عنوان نمونه العربیه مقاله ای با عنوان" هفته سیاه برای ایران"(!) منتشر کرد و در آن با گره زدن اعدام اراذل و اوباش و قاتلان با ماجرای اخیر اسید پاشی سعی کرد ایران را از منظر عدم رعایت حقوق بشر به چالش بکشد.


الجزیره نیز تیتر "پیامی برای روحانی" را برای گزارش اسیدپاشی خود برگزید و سعی کرد مخالفان دکتر روحانی را عامل اسید پاشی معرفی کند.

"دیلی بیست" هم با شیطنت خاصی تیتر زد: "اسید پاشی روی زنان رعب و وحشت را در ایران گسترد"(!). این در حالی است که منشاء پیدایش این پدیده ضداجتماعی خود اروپا و آمریکا بوده است و بنابر اعلام آمارهای غربی پدیده شوم اسید پاشی یا آنطور که غربی‌ها می گویند "حمله با اسید" پدیده ای جهانی است که متاسفانه در تمامی قاره ها اتفاق می افتد و مختص قاره یا کشور خاصی نیست.

این پدیده در کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان از جمله امریکا، انگلیس، کانادا و بلژیک و استرالیا رایج است و همین موضوع منظوردار بودن رسانه های غربی از بهره برداری سیاسی و ضد ایرانی از اسیدپاشی در ایران ثابت می کند. درواقع دوربین های رسانه‌های بیگانه روی ایران زوم شده تا از این ماجرای غیرانسانی اجتماعی بهره برداری‌های سیاسی کنند.


وقتی برای جستجو در مورد "اسید پاشی" به سراغ ویکی پدیا می روید در بخش انگلیسی اطلاعات زیادی در این خصوص می توان پیدا کرد اما وقتی به بخش فارسی آن مراجعه می کنید و انتظار دارید ترجمه اطلاعاتی که به انگلیسی داده شده را ببینید در کمال ناباوری می بینید که فقط در مورد اسیدپاشی در ایران(!) به شما اطلاعات می دهد و حتی فقط به معرفی قربانیان ایرانی این حادثه وحشتناک می پردازد.

قضاوت در مورد غرض دست اندرکاران ویکی پدیا را به خود خوانندگان واگذار می‌کنیم. اکنون نگاهی داریم به آمارهای موجود از اسید پاشی در جهان.

*** تاریخچه:
در قرن 18 میلادى اسید سولفوریک، که در طول تاریخ با نام ویتریول شناخته شده، براى نخستین بار در ابعاد صنعتى در دهه 1740 میلادى و در انگلستان تولید شد، و به محض اینکه دسترسى به آن آسان شد، در اروپا و آمریکا براى مقاصد خشونت آمیز از مورد استفاده قرار گرفت. در دهه 1830 میلادى، یک روزنامه چاپ گلاسگو اسکاتلند در یکى از شماره هاى خود نوشت که اسیدپاشى به امرى رایج در بخش هایى از کشور تبدیل شده، لکه ننگى براى شخصیت ملى مردم اسکاتلند به شمار مى رود.

افزون بر استفاده از این سلاح در نزاع هاى کارى، اسید سولفوریک در اختلافات خانوادگى نیز به سلاحى شیطانى مبدل شده بود. براى مثال، در سال 1865، نیویورک تایمز گزارش داد که مردى حسود پس از چند بار تهدید صورت همسر خود را با اسید سوزانده است. در مواردى دیگر در سده 19 و 20 میلادى، برخی زنان بر صورت مردان اسید پاشیده اند. اسیدپاشى نه تنها به عنوان راهى براى وارد آوردن دردى جسمانى بر افراد استفاده شده بلکه جذابیت ظاهرى فرد را نیز از بین مى برد.
در میانه سده بیستم میلادى، در آمریکا و در پى سخت تر شدن قوانین فروش اسید و افزایش اختیارات زنان، استفاده از اسید به عنوان سلاح خشونت هاى خانگى رفته رفته کمرنگ شد. اما در اواخر سده بیستم و اوایل سده 21 میلادى اسیدپاشى در نقاط دیگر جهان رونق گرفت.

شاید کمتر کسی باشد که بداند مبدا اسید پاشی به روایتی اروپا و به روایتی دیگر امریکا بوده است.

گروهی از مورخین معتقدند پدیده اسید پاشی اولین بار در سال 1879 در فرانسه گزارش شد که در آن سال 16 مورد اسید پاشی که به آن vitriol" " اطلاق می شد از سوی زنانی به صورت زنان دیگر ثبت شده است.

اما مورخی به نام "رابرت استف" اولین اسیدپاشی را به سال 1865 و توسط زنی به نام "مارگارت بویل" در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا، می‌داند.این جرمی رایج در امریکا بود و در اروپا نیز اتفاق می افتاد.

طبق اعلام " اتحادیه نجات یافتگان اسید" ASTI سالانه 1500 مورد اسید پاشی در جهان رخ می دهد و بین 75 تا 80درصد قربانیان زنان هستند که 30 درصد آنها زیر 18 سال سن دارند.جف شاه مدیر اجرایی این نهاد معتقد است موارد بسیاری هم گزارش نمی شود.او می گوید:" بیشتر قربانیان به دلیل ترس از انتقام موارد را به پلیس گزارش نمی کنند"

علت اسید پاشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است ولی دلایل اصلی آن انتقام،شکست عشقی، اختلافات خانوادگی و حسادت ذکر شده است.

در میان کشورهای اروپایی بیشترین آمار اسید پاشی در بلغارستان، یونان و انگلیس گزارش شده است. همچنین گزارش ها نشان می دهد در ایتالیا هم اسید پاشی رو به افزایش است.

اما رسانه‌های غربی بیشتر از این که موارد اروپایی اسیدپاشی را گزارش کنند روی مناطق دیگر مانند جنوب آسیا و کلمبیا متمرکز شده اند.

*** اسیدپاشی در انگلیس
طی شش سال آمار اسیدپاشی و حمله با دیگر مواد سوزاننده در انگلیس سه برابر شده است.

آمارهای سازمان ملی بهداشت انگلیس نشان می دهد که در سال های 2011 و 2012 میلادی 105 مورد "حمله با مواد سوزاننده" در این کشور رخ داده، اما این مقوله مواردی دیگری جز اسید را هم پوشش می دهد.

طبق اذعان مقاله‌ای در روزنامه گاردین، اسید پاشی در انگلیس رو به افزایش است.

کتی پایپر مدل انگلیسی که در سال 2008 توسط نامزد سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت

آمارهای به دست آمده توسط گاردین نشان می دهد که سال گذشته میلادی 21 مورد "پاشیدن مواد خطرناک" در دادگاه عالی انگلیس مورد بررسی قرار گرفته که این رقم 4برابر آمار سال 2012 میلادی است که در آن فقط 5 مورد گزارش شده بود.

وین اینگولد مرد 56 ساله انگلیسی که در تابستان سال 2014 مورد اسیدپاشی قرار گرفت

طی سال های 2008 تا 2013 نهاد پیگرد سلطنتی 63 مورد اسیدپاشی را مورد تحقیق و بررسی قرارداد که در 20 مورد منجر به صدور حکم شد.

سال گذشته در مجموع 130 نفر قربانی اسیدپاشی در انگلیس در بیمارستان درمان شدند.

نکته جالب این که در بیشتر موارد قربانیان مرد بوده اند. سال گذشته 81 مرد قربانی حمله با مواد سوزاننده در بیمارستان مداوا شدند در حالی که تعداد زنان تحت درمان 49 نفر بود.

*** اسیدپاشی در آمریکا
اسید پاشی در امریکا هم قربانی می گیرد،ظاهرا علت اصلی اسید پاشی در این کشور "حسادت"، به زیر کشیدن رقبا و مسائل خانوادگی است.

تانیا آرنولد زن 29 ساله امریکایی که در سال 2014 هدف اسیدپاشی قرارگرفت و دچار سوختگی 70 درصدی شد

"کیسی جوردن" جرم شناس امریکایی در مورد وقوع اسیدپاشی در امریکا در گفتگو با شبکه خبری ان بی سی با اشاره به این که "حسادت" یکی از عوامل ارتکاب این بزه است، گفت اگرچه ما در سال های گذشته مواردی از اسیدپاشی را در امریکا داشتیم اما موارد بسیار معدودی رسانه ای شده اند. باید توجه کافی به این موضوع شود تا نشان داده شود این موضوع در حال تبدیل شدن به معضل است."

بتانی استورو 28ساله از واشنگتن که در سال 2010 مورد اسیدپاشی قرار گرفت اما بعد مدعی شد که خودزنی کرده است.

دری ولارد زن 21 ساله امریکایی تابستان سال 2010 مورد اسیدپاشی قرار گرفت.

در امریکا موارد عجیبی مانند حمله پدر خانواده به دختر خود با اسید هم گزارش شده است. به عنوان نمونه در سال 2012 در نیویورک پدری به صورت و بدن دختر خود اسید پاشید.

*** اسیدپاشى ها در ایتالیا نشان از فرهنگ کهن خشونت علیه زنان در اروپا دارد
در سال 2013، "وانیا دل کول" 31 ساله، در آپارتمان خود در ویچنزا را گشود، دو مرد وى را به داخل ساختمان هل داده و بر روى بدن وى اسید ریختند. این زن در سال 2002 توسط یکى از دوستانش مورد تجاوز جنسى قرار گرفته بود. مجرم که تنها کمتر از چهار سال را به جرم این عمل در زندان گذرانده بود پس از آزادى دست به تکرار جنایات خود زد.


تراژدى بزرگتر این است که این حمله سومین مورد از نوع خود در طول یک ماه بوده است. چند روز پیش از حادثه قبلى، یک زن باردار در پارکینگ کلینیک زنان در میلان ایتالیا هدف حمله اسیدپاشى قرار گرفت و بینایى چشم چپ خود را از دست داد.
درست در همان ماه، سه مرد به زور وارد منزل "لوچیا آنیبالى"، وکیل 36 ساله شدند و بر روى صورتش اسید پاشیدند. این مردان توسط پلیس ایتالیا دستگیر شدند و پس از یک هفته مشخص شد که نامزد سابق وى که خود نیز وکیل بوده، افرادى را براى انجام حمله استخدام کرده است.

اسیدپاشى در ایتالیا بخشى از فرهنگ خشونت خانگى علیه زنان در ایتالیا به شمار مى رود. بیش از 6 میلیون 743 هزار زن، یعنى از هر سه زن یک نفر در این کشور قربانى خشونت خانگى بوده است.

علیرغم اینکه جنایات علیه زنان توجه مرد ایتالیا را به خود جلب کرده اما به نظر مى رسد این دست حوادث همچنان رو به افزایش خواهد بود. بحران هاى سیاسى پى در پى در این کشور بدین معنى است که برنامه هایى مانند مبارزه علیه خشونت خانگى به سرانجامى نخواهد رسید.

*** بلژیک
سال 2009 خبر وحشتناکی در روزنامه‌‌های بلژیکی منتشر شد؛ خبر اسیدپاشی به یک زن 45 ساله؛ در این حادثه دلخراش فرد مهاجم چندین بار روی صورت این زن اسید پاشید. نام این زن پاتریشیا لوفرانس است. او که زمانی مادری زیبا و مهربان برای سه فرزندش بود حالا می‌گوید که هر کسی که برای اولین بار او را می‌بیند فکر می‌کند که? او یک هیولاست!


سه سال پیش از آن، ریچارد ریمز، ?مردی که به پاتریشیا علاقه داشت جلوی در خانه?اش اسیدی را که از قبل تهیه کرده بود به صورت او پاشید. حالا سه سال از آن روزها گذشته و پاتریشیا بعد از گذراندن این روزهای سخت، برای نخستین بار در گفت?وگو با روزنامه?‌ها از آن حادثه وحشتناک صحبت می‌کند. او می‌گوید که اسید نه تنها صورت پاتریشیا را در خود حل کرد بلکه احساسات او را هم برای ادامه زندگی متلاشی کرد و حالا او از زندگی هراس دارد.سال 2009 بود که صدای فریادهای زنی از خانه‌ای در حومه شهر سنت جان مولنبیک بلژیک به گوش می‌رسید: «سوختم، سوختم».


ریمز نه یک بار بلکه چندین بار به صورت پاتریشیا اسید پاشید و در نتیجه این حادثه بافت بینی و پلک چشمان پاتریشیا به طور کلی از بین رفت. همچنین او یک انگشت و بینایی یکی از چشمان خود را از دست داد و یکی از گوش‌‌هایش هم برای همیشه ناشنوا شد. اما این فقط بخشی از آسیب‌‌های جدی وارد شده به پاتریشیا بود.

پاتریشیا در خطر مرگ قرار داشت زیرا اسید تا قلب و شش‌‌های این زن نیز نفوذ کرده و ?آنها را سوزانده بود. او پس از انتقال به بیمارستان در بخش مراقبت‌‌های ویژه بستری شد و پزشکان درمان وی را آغاز کردند.

ریچارد ریمز
پاتریشیا در این مدت تحت 86 عمل جراحی قرار گرفت و همچنین 30 پیوند پوست به او زده شد.

حالا چند سال از آن ماجرا می‌گذرد و پاتریشیا همچنان با دردهای مزمن خود سر می‌کند.

*** کانادا
"کارمن بلاندین ترلتون" زن 44 ساله کانادایی و مادر دو کودک، به صورت عمومی برای اولین بار پس از پیوند صورت خود سخنرانی کرد، این امر درست شش سال پس از آن صورت گرفت (در سال 2013) که همسر سابقش با اسید به وی حمله کرد که در نتیجه این زن نابینا شد و صورتش از شکل افتاد.


پیش از آن نیز 55 عمل جراحی بر روی وی انجام شده بود.

*** بنگلادش و هند
در بنگلادش پس از سال 1999 سه هزار مورد اسیدپاشی گزارش شده که اوج آن در سال 2002 بود که 262 مورد به ثبت رسید.از سال 2002 آمارها کاهش یافت ودر سال 2011 میلادی به 91 مورد رسید.در این کشور 82درصد قربانیان زنان هستند.
در بنگلادش در سال 2002 میلادی 492 مورد اسیدپاشی گزارش شده بود اما با اعمال قوانین سفت وسخت و تشدید مجازات ها این تعداد سال گذشته به 75 مورد رسید.
در هند نیز 72درصد قربانیان اسیدپاشی زنان هستند. هند یکی از بالاترین میزان اسیدپاشی ها را در جهان دارد.اتحادیه مذکور تخمین می زند سالانه 1000 مورد اسید پاشی در این کشور اتفاق می افتد.


اسیدپاشی در جنوب آسیا رواج بیشتری دارد.علاوه بر هند در افغانستان هم اسیدپاشی زیادی وجود دارد اما آمارهای رسمی موجود نیست.در پاکستان هم موارد زیادی از اسیدپاشی وجود دارد.

در پاکستان هم سالانه 250 تا 300 مورد اسید پاشی گزارش می شود.پاکستان هم قوانین سفت و سختی اعمال کرده است و در سال 2011 تعداد گزارش ها 300 درصد افزایش داشت.

این مسئله فقط در جنوب آسیا نیست، در کلمبیا هم سال 2012 میلادی 150مورد اسیدپاشی به ثبت رسید.

*** سخن پایانی
همانطور که می‌بینیم در آمارهایی که نهادها و سازمانهای خارجی از آسیا ارائه کرده اند نامی از ایران به عنوان کشوری که دارای موارد اسیدپاشی چشمگیری باشد دیده نمی شود، اما از کشوری مانند انگلیس نام برده می شود اما حالا چه می شود که نام ایران از سوی رسانه های معاند با آب و تاب مرتبا اعلام می‌شود و هیچ اشاره‌ای به تعداد اسیدپاشی در انگلیس و اروپا نمی‌شود؟

پاسخ این سئوال کاملا ساده است. پاسخ را باید در اهداف و مقاصد سیاسی رسانه های خودفروخته جستجو کرد. آنها تلاش دارند جمهوری اسلامی را خشن(!) معرفی کنند و از "نمد اسیدپاشی کلاهی برای خود ببافند" !

همین تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی ایران و همنوایی برخی وابسته های غربی در داخل باعث شده تا تصور شود اسیدپاشی فقط در ایران اتفاق می افتد و کسی از ده ها مورد اسید پاشی در انگلیس و اروپا چیزی نداند. جستجو در اینترنت برای یافتن آمارهای دقیقی از قربانیان اسیدپاشی در غرب هم نتیجه ای ندارد زیرا رسانه های غربی تمایلی به گزارش آنها ندارند و ترجیح می دهند موارد داخلی را گزارش نکنند.




  • paper | پرشین بلاگ | ایران بلاگ