طاهره لباف متخصص زنان و زایمان بسیج جامعه پزشکی ‏ لرستان ‏ و بانوی نخبه سال 78 با تشریح ‏خطرات کاهش جمعیت اظهار داشت: غربی‌ها با سیاست، 13 نوع وسیله جلوگیری از بارداری را در اختیار مردم ایران گذاشتند، در حالیکه ‏در کشورهای اروپایی فقط 3 نوع وسیله را در اختیار مردم می‌گذارند‎.‎‏ در این میان سیاست‌های رژیم اشغالگر قدس برای افزایش ‏جمعیت 2،3 فرزند است و هر خانواده صهیونیست نیز باید 4 فرزند داشته ‏باشد، همچنین هر زن آمریکایی که 7 فرزند داشته باشد او را به‌عنوان ‏قهرمان ملی می‌شناسند. ‏

وی تصریح کرد: باید با تقویت توالید نسل در کشور، جلوی انقراض نسل‌ها را گرفت ولی امروز شاهد این ‏مسئله هستیم که در استان‌های برخوردار نیز نرخ باروری‌ها کم شده است که با توجه به افزایش 12 میلیونی سن باروری متاسفانه 6 ‏برابر کاهش در تولدها داشته ایم که این در نوع خود قابل توجه است.

لباف متخصص زنان و زایمان بسیج جامعه پزشکی ‏ با بررسی عوامل تاثیر گذار در نرخ باروری و مقایسه آمارهای چند دهه گذشته عنوان کرد: نرخ باروری ‏فاجعه آمیز است، به همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) هشدارهای لازم را برای افزایش نرخ سالمندی و ‏خطر کنترل نسل را به آحاد جامعه داده اند‎.‎

وی افزود: ایران یک درصد جمعیت جهان را داراست، در صورتیکه 32 درصد از منابع زمین را در اختیار دارد و ما می‌توانیم با ‏مدیریت و بکارگیری امکانات کشور، بدون هیچ دغدغه‌ای جمعیت را به مرز 150 میلیون نفر برسانیم‎.

لباف، متخصص زنان و زایمان بسیج جامعه پزشکی ‏با اشاره به سیاست‌های اعمال شده از طرف غربی‌ها در کاهش موالید خاطر نشان کرد: غربی ها با سیاست،  13 نوع وسائل ‏جلوگیری از بارداری را در اختیار مردم ایران گذاشتند در حالیکه در کشورهای اروپایی فقط 3 نوع وسیله را در اختیار مردم می ‏گذارند و جراحی برای توالد نسل در اروپا رایگان است‎.‎
‎ ‎
هر خانواده صهیونیست باید 4 فرزند داشته باشد

این متخصص زنان خاطرنشان کرد: در این میان سیاست‌های رژیم اشغالگر قدس برای افزایش جمعیت 2،3 فرزند است و هر خانواده صهیونیست باید 4 فرزند داشته باشد و هر زن آمریکایی  نیز که 7 فرزند داشته باشد او را بعنوان قهرمان ملی می شناسند. حال این تناقض‌ها و ‏فعالیت غربی‌ها در افزایش جمعیت خود و کاهش جمعیت در کشور ما می‌تواند حاوی هشدارهای لازم باشد به‌نحوی که در 30 سال ‏گذشته 70 درصد کاهش  جمعیت داشته ایم‎

 عشق یعنی سوختن! هوس یعنی فرو رفتن !عشق یعنی بالاتر از عقل !هوس یعنی پست تر از حیوان ! هوس یعنی مردن !

دو دانشجوی دختر هندی یک شیوه ابتکاری و جدید برای مقابله با معضل تجاوز در کشورشان ارائه کردند.
این دو دختر جوان شلواری طراحی کردند که به دکمه الکترونیک کوچکی مجهز است و زمانی که فشار داده شود تماسی را با نزدیکترین ایستگاه پلیس برقرار می‌کند. به گفته آنها، سیگنال‌های فرستاده شده به عنوان ردیاب عمل کرده و بنابراین پلیس می‌تواند به سرعت در محل ارتکاب به جرم حاضر شود.

در حال حاضر 200 ایستگاه پلیس قابلیت دریافت این سیگنال‌ها را دارند که در صورت موفقیت آمیز بودن این طرح، فن‌آوری آن برای سرتاسر هند به کار گرفته می‌شود. تولیدکنندگان این شلوار با بیان اینکه مدت زمان زیادی طول کشید تا به این ایده رسیدیم اظهار داشتند: هزینه این شلوار کمتر از 43 سنت است.

به گزارش ایسنا به نقل از سایت نیوز، خشونت‌های جنسی در هند پس از آن که زنی در سال 2012 میلادی در دهلی نو داخل یک اتوبوس در حال حرکت مورد تجاوز قرار گرفت و به قتل رسید، مورد توجه قرار گرفته است. طبق آمارهای دولت هند هر 22 دقیقه یک مورد تجاوز در این کشور اتفاق می‌افتد.

 نایب‌السلطنه عباس میرزا پسر فتحعلی‌شاه در دوران حاکمیت خود بر تبریز، شش نفر را روانه انگلستان کرد. این شش نفر عبارت بودند از: میرزا صالح شیرازی، میرزا جعفر مهندس، میرزا جعفر طبیب، میرزا رضا (مترجم فارسی ناپلئون بناپارت)، محمد‌علی شاگرد قورخانه و میرزا حاجی بابا که خود در لندن مشغول تحصیل علم طب بوده است.

در میان این عده، میرزا صالح شیرازی، به خط خود سفرنامه‌ای نوشته که از روز حرکت کردن از تبریز به همراه کلنل «میجر دارسی» به سوی روسیه و از آنجا به انگلستان تا روز بازگشت به استانبول و سپس ورود به ایران را روز به روز یادداشت کرده است. وی در این سفرنامه، تاریخ روابط روس و فرنگستان و شمه‌ای از تاریخ ناپلئون و حمله به روسیه و حریق مسکو و غیره تا ایام توقف او در جزیرة سنت هلن برشتة تحریر کشیده است.

داستان تحصیل او و پنج تن از شاگردان ایرانی در لندن و اشکالات عجیب و غریبی که در راه پیشرفت کار ایشان بوجود می‌آمده است، براستی داستان غم فزائی است که تا کسی نخواند نتواند باور داشت.

میرزاصالح مذکور در ضمن داستان خود بوسیله بعض رجال خیر‌اندیش وارد در انجمن فراماسون‌ها می‌شود، و خود در دو جای سفرنامه خود که به خط اوست باین موضوع تصریح کرده به تاریخ پنجشنبة بیستم رجب مطابق سیزدهم ماه مه 1233 هجری قمری می‌نویسد: «... چون مدتها بود که خواهش دخول مجمع فراموشان را داشته فرصتی دست نمی‌داد تا اینکه مستر‌پارس، استاد اول فراموشان را دیده که داخل به محفل آنها شده باشم و قرارداد روزی را نمودند که در آنجا روم... روز 20 رجب مطابق 13 می‌ به همراه مستر پارس و «دارسی» داخل به فراموشخانه گردیده شام خورده در ساعت یازده مراجعت کردم. زیاده ازین درین باب نگارش آن جایز نیست...»

باز در وقایع چهارشنبه 1323 (13 نوامبر 1818) می‌نویسد: «... در صحن کلیسا مستر هریس نامی را که بزرگ‌خانة فراموشان بود و بنده را به دو مرتبه از مراتب مزبور رسانیده بود مرا دیده مذکور ساخت که یک هفته دیگر عازم ایران هستید و فردا فراموشخانه باز است اگر فردا شب به آنجا خود را رسانیدی مرتبة اوستادی را به تو می‌دهم و اگرنه ناقص به ایران می‌روی ـ خواستم زیاده در خصوص رفتن گفتگو کنم فرصت نشد...»

«... روز پنجشنبه مطابق چهارم نوامبر هنگام صبح از مهمانخانة مزبور سوار شده دو ساعت از ظهر گذشته وارد به لندن گردید و چون روزی بود که بنده بایست داخل به فراموشخانه شود، یک ساعت بعد از آن که در سه ساعت از ظهر گذشته باشد داخل به فراموش خانه شده و هفت ساعت از ظهر گذشته بعد از شام از فراموش خانه بیرون رفتم...»

پس در این صورت میرزا صالح نخستین کسی است که از ایرانیان وارد این جمعیت شده و به قراری که نوشته‌اند همو اول کسی است که مطبعة حروفی وارد ایران کرده و خود او هم در سفر‌نامه‌اش اشاره به فرا گرفتن طریقة چاپ و مرکب سازی کرده و از خریداری اسباب و ابزار کار چاپ هم ذکری می‌کند.

و همواست که به عقیده پروفسور براون در عهد محمد شاه نخستین روزنامة فارسی دایر کرده است و شنیده‌ام که اولین لژ ماسونی را هم او در ایران راه انداخته است.